برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دنیای شیرین من pdf از زهرا ارجمندنیا لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زهرا ارجمندنیا مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان دنیای شیرین من
یکی از روزهای پاییزی بود که آمد… اما آمدنش مثل بقـیه نبود…انگـار آمده بود تا جای پایش را با خـودکـاری پاک نشـدنی هک کند….
گمان مـیکردم آمده تا بماند… آمده تا کنارم باشـد… تا حمایتم کند.. تا مرد بودنش را به زنانگی هایم اثبات کند…
گفت دوستت دارم… گفت دنیایش هستم… گفت و گفتـه هایش روزی هزاربار عاشقم کرد…
گفت کنارم است اما نگفت که روزی مـیرود… نگفت که رفتنش نزدیک است…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان ساعت هشت
قسمت اول رمان دنیای شیرین من
دستان باند پیچی شـده ام را در هم پیچیـده بودم و با نگـاه بهت زده به در مقابلم خیره نگـاه
مـیکردم…همه چیز در یک خلأ بود…درکی از اطرافم نداشتم…
فقط با بهت و چشمانی که یک لایه اشک رویشان خیمه زده بود به آن در سفیـد خیره بودم..اسم
نوشتـه شـده رویش به من دهن کجی مـیکرد..
همه چیز دور سرم مـیچرخیـد و من گیج و سردرگم از همه چیز دلم کمـی مرگ مـیخـواست…
فقط کمـی مرگ..
……………………………………………………………………………………………….
فصل اول:
دنیا:
دست های عرق کرده ام را مشت کردم و دلم کمـی فریاد زدن مـیخـواست سر این استاد نماهای کم
بهره از علم…
سر تاسش را از نظر گذراندم و با نفرت در چشمان مـیشی رنگش خیره شـدم…حیف…حیف که پدر
یادم نداده بود حرمت بزرگتر را نگـه نداشتن وگرنه خـوب بلد بودم چگونه با زبانم به این مردک
خرفت که اسم خـودش را استاد گذاشتـه بود حالی کنم حرف هایش پشیزی ارزش ندارد…ناچارا در
مقابل دفاع بی منطقش از نوع تدریسش لب فرو بستم و با چند نفس عمـیق آرامشم را
بازیافتم…نگـاه نگران ساقـی رویم سنگینی مـیکرد….لبخند اطمـینان بخشی برایش زدم و سر پایین
انداختم تا…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
